به نام خداوند جان و خرد – کزین برتر اندیشه بر نگذرد
promise somebody the moon
(وعده سر خرمن دادن)
سلام خدمت دوستان و علاقمندان به زبان انگلیسی، این هفته اصطلاحی تحت عنوان «وعده سر خرمن دادن» را با مثالهای متنوع قرار دادم. امیدوارم که مفید واقع بشود
My boss promised the moon, but never gave me a raise.
رئیس من وعده سر خرمن داد. هرگز به من ترفیع نمی دهد
Bill will promise you the moon, but he won’t live up to his promises.
بیل وعده سر خرمن به تو می دهد. او به وعده اش عمل نخواهد کرد
He promised her the moon, but he never even bought her flowers.
اون بهش وعده سر خرمن داد، حتی گل هم براش نمیخره
Politicians will promise the moon when they’re trying to get elected.
سیاسیون وقتی که برای انتخاب شدن تلاش میکنند وعده سر خرمن میدن
Most governments in their first term of office, they promised the moon.
بسیاری از دولتها در دوره اول مسئولیت وعده سر خرمن میدن
He had promised her the moon but five years later they were still living in the same small house.
اون وعده سر خرمن داده بود. بعد از پنج سال هنوز تو همون خونه کوچک زندگی میکردن
محمدرضا مددی