به نام حضرت دوست – که هر چه داریم از اوست
give up the ghost
(از کار افتادن، از پا درآمدن / مردن)
با سلام خدمت دوستان و علاقمندان به زبان انگلیسی، این هفته اصطلاحی تحت عنوان «از کار افتادن / مردن» را قرار داده ام که با ذکر چند مثال آن را توضیح دادم که امیدوارم مفید واقع بشود
Definition: (تعریف)
1. a machine gives up the ghost, it does not work any more and cannot be repaired
از کار افتادنی که آن وسیله دیگه نه کار بکنه و نه دیگه قابل تعمیر باشه
2. to die (مردن)
چند مثال
After years of service my car finally gave up the ghost.
پس از سالها خدمت، ماشین من سرانجام از کار افتاد
Unfortunately, my car’s just given up the ghost.
متاسفانه، ماشین من از کار افتاده است
The old man gave up the ghost.
پیرمرد فوت کرد
The poor old man finally gave up the ghost.
پیرمرد فقیر سرانجام از دنیا رفت
محمدرضا مددی