turn down
درخواست یا دعوت کسی را رد کردن
They offered her the job but she turned it down.
اونا بهش پیشنهاد کار دادن ولی اون ردش کرد
He offered her a trip to Australia but she turned it down.
اون بهش پیشنهاد سفر به استرالیا رو داد ولی قبولش نکرد
He turned down the job because it involved too much travelling.
اون پیشنهاد شغل را رد کرد چون اونودرگیر سفرهای زیادی میکرد
I’m not going to turn down an invitation to go to New York!
قصد ندارم دعوت رفتن به نیویورک رو رد کنم
محمدرضا مددی